ضمانت مالیات شخص ثالث و توقیف حساب
برگرفته از کتاب گنجینه مالیات (1)
مؤلف: رضا ناجی مدیر ناجی تکس
سوال:من مالیات دوستم را ضمانت کرده ام و به دلیل عدم پرداخت توسط ایشان حساب من توقیف شده، راهکار چیست؟
پاسخ :در صورتی مالیات دیگری را ضمانت کرده اید، از نظر قانون مالیاتها به مانند مودی محسوب شده و درصورت عدم پرداخت، اقدامات اجرایی وصول مالیات از شما آغاز خواهد شد. (توقیف اموال و دارائیها و سایر موارد ذکر شده در آیین نامه مربوطه)
قابل ذکر است در خصوص ضمان عقدی در فصل چهاردهم قانون مدنی موارد با اهمیتی بیان شده است.
ماده ۱۸۲ قانون مالیاتهای مستقیم:
کسانی که مطابق مقررات این قانون مکلف به پرداخت مالیات دیگران میباشند و همچنین هر کس که پرداخت مالیات دیگری را تعهد یا ضمانت کرده باشد و کسانی که بر اثر خودداری از انجام تکالیف مقرر در این قانون مشمول جریمهای شناخته شدهاند در حکم مودی محسوب و از نظر وصول بدهی طبق مقررات قانونی اجرای وصول مالیاتها با آنان رفتار خواهد شد.
آیین نامه اجرایی موضوع ماده 218 قانون مالیاتهای مستقیم شماره: 200/6978/ص تاریخ: 24/03/1390
و) «شخص ثالث»: شخصی که مطابق مقررات قانون مکلف به پرداخت مالیات دیگران بوده و یا پرداخت مالیات دیگری را تعهد و ضمانت کرده و یا وجه نقد، اموال، دارایی و یا مطالبات مودی نزد او باشد. شخص ثالث در حکم مودی مالیاتی محسوب و از نظر وصول بدهی مالیاتی مطابق این آیین نامه با او رفتار خواهد شد.
ماده 58- شکایت از اقدامات اجرایی یا درخواست توقف موقت عملیات اجرایی و یا درخواست رفع اثر از اقدامات اجرایی مانع از ادامه عملیات اجرایی نمیگردد مگر در موارد ذیل:
الف) مودی نسبت به پرداخت یا ترتیب پرداخت بدهی حسب مقررات این آیین نامه اقدام نماید و یا معادل میزان بدهی، وجه نقد یا تضمین بانکی و یا وثیقه ملکی بسپارد و یا ضامن معتبر که اعتبار ضامن مورد قبول اداره امور مالیاتی باشد، معرفی نماید.
ب) براساس رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 216 قانون مالیاتهای مستقیم مبنی بر توقف عملیات اجرایی;
در صورتی که هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 216 قانون مالیاتهای مستقیم دلایل شاکی را قوی بداند و یا شکایت شاکی مستند به سند رسمی یا احکام قطعی مراجع قضایی یا اسناد اداری باشد، بدون اخذ تأمین قرار توقف عملیات اجرایی را صادر مینماید.
ج) نقض رای هیأت حل اختلاف مالیاتی توسط شورای عالی مالیاتی یا دادنامه صادره توسط دیوان عدالت اداری و یا مراجع قضایی ذی صلاح;
با توجه به تکلیف قانونی شعب دیوان عدالت اداری مبنی بر رسیدگی خارج از نوبت پس ازصدور دستور موقت، مسئولین ذی ربط سازمان امور مالیاتی کشور مکلفند در اسرع وقت و در فرجه قانونی نسبت به ارسال پاسخ به شعب دیوان اقدام نمایند.
د) پروندههای موضوع تبصره ماده 157 قانون مالیاتهای مستقیم در صورت قطعیت مالیات در هیأت حل اختلاف مالیاتی موضوع ماده 216 قانون مالیاتهای مستقیم مطرح و چنانچه مطالبه مالیات از غیرمودی مورد تأیید هیأت یاد شده قرار گرفته باشد حکم بر مطالبه مالیات، کان لم یکن تلقی میگردد.
تبصره- توقف عملیات اجرایی جز در موارد مصرح در این ماده، تخلف انتظامی بوده و دادستان انتظامی مالیاتی موظف به رسیدگی و تقاضای مجازات متخلف یا متخلفین از هیأت عالی انتظامی میباشد.
ماده 59- اشخاص ثالثی که پرداخت مالیات دیگری را تعهد یا ضمانت کرده یا به موجب قانون مکلف به کسر و ایصال مالیات دیگری میباشند و نسبت به پرداخت مالیات با مودی مسئولیت تضامنی دارند; چنانچه نسبت به مطالبات و مالیاتهای قطعی شده و مورد اجراء، از اقدامات اجرایی شکایت نمایند صدور قرار توقف عملیات اجرایی به طریق مقرر در ماده 58 این آیین نامه و بندها و تبصره آن خواهد بود.
قانون مدنی
فصل چهاردهم - در ضمان عقدی
مبحث اول - در کلیات
ماده ۶۸۴ - عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است بعهده بگیرد.متعهد را ضامن طرف دیگر را مضمونله وشخص ثالث را مضمونعنه یا مدیون اصلی میگویند.
ماده ۶۸۵ - در ضمان رضای مدیون اصلی شرط نیست.
ماده ۶۸۶ - ضامن باید برای معامله اهلیت داشته باشد.
ماده ۶۸۷ - ضامن شدن از محجور و میت صحیح است.
ماده ۶۸۸ - ممکن است از ضامن ضمانت کرد.
ماده ۶۸۹ - هرگاه چند نفر ضامن شخصی شوند ضمانت هر کدام که مضمونله قبول کند صحیح است.
ماده ۶۹۰ - در ضمان شرط نیست که ضامن مالدار باشد لیکن اگر مضمونله در وقت ضمان بعدم تمکن ضامن جاهل بوده باشد میتواند عقدضمان را فسخ کند ولی اگر ضامن بعد از عقد غیرملی شود مضمونله خیاری نخواهد داشت.
ماده ۶۹۱ - ضمان دینی که هنوز سبب آن ایجاد نشده است باطل است.
ماده ۶۹۲ - در دین حال ممکن است ضامن برای تأدیه آن اجلی معین کند و همچنین میتواند دردین مؤجل تعهد پرداخت فوری آنرا بنماید.
ماده ۶۹۳ - مضمونله میتواند در عقد ضمان از ضامن مطالبه رهن کند اگرچه دین اصلی رهنی نباشد.
ماده ۶۹۴ - علم ضامن بمقدار و اوصاف و شرایط دینی که ضمانت آن را مینماید شرط نیست بنابراین اگر کسی ضامن دین شخص بشود بدوناینکه بداند آن دین چه مقدار است ضمان صحیح است لیکن ضمانت یکی از چند دین بنحو تردید باطل است.
ماده ۶۹۵ - معرف تفصیلی ضامن بشخص مضمونله یا مضمون عنه لازم نیست.
ماده ۶۹۶ - هر دینی را ممکن است ضمانت نمود اگرچه شرط فسخی در آن موجود باشد.
ماده ۶۹۷ - ضمان عهده از مشتری یا بایع نسبت بدرک مبیع یا ثمن در صورت مستحقللغیر در آمدن آن جایز است.
مبحث دوم -در اثر ضمان بین ضامن و مضمونله
ماده ۶۹۸ - بعد از اینکه ضمان بطور صحیح واقع شد ذمه مضمونعنه بری و ذمه ضامن بمضمونله مشغول میشود.
ماده ۶۹۹ - تعلیق در ضمان مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مدیون نداد من ضامنم باطل است ولی التزام بتأدیه ممکن است معلق باشد.
ماده ۷۰۰ - تعلیق ضامن بشرایط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مضمونعنه مدیون باشد من ضامنم موجب بطلان آن نمیشود.
ماده ۷۰۱ - ضمان عقدی است لازم و ضامن یا مضمونله نمیتوانند آن را فسخ کنند مگر درصورت اعسار ضامن بطوریکه در ماده ۶۹۰ مقرراست یا در صورت بودن حق فسخ نسبت بدین مضمونله و یا در صورت تخلف از مقررات عقد.
ماده ۷۰۲ - هرگاه ضمان مدت داشته باشد مضمونله نمیتواند قبل از انقضاء مدت مطالبه طلب خود را از ضامن کند اگرچه دین حال باشد.
ماده ۷۰۳ - در ضمان حال مضمونله حق مطالبه طلب خود را دارد اگرچه دین مؤجل باشد.
ماده ۷۰۴ - ضمان مطلق محمول بحال است مگر آن که بقرائن معلوم شود که مؤجل بوده است.
ماده ۷۰۵ - ضمان مؤجل بفوت ضامن حال میشود.
ماده ۷۰۷ - اگر مضمونله ذمه مضمونعنه را بری کند ضامن بری نمیشود مگر اینکه مقصود ابراء از اصل دین باشد.
ماده ۷۰۸ - کسیکه ضامن درک مبیع است در صورت فسخ بیع بسبب اقاله یا خیار از ضمان بری میشود.
مبحث سوم - در اثر ضمان بین ضامن و مضمون عنه
ماده ۷۰۹ - ضامن حق رجوع بمضمون عنه ندارد مگر بعد از اداء دین ولی میتواند در صورتیکه مضمونعنه ملتزم شده باشد که در مدت معینیبرائت او را تحصیل نماید و مدت مزبور هم منقضی شده باشد رجوع کند.
ماده ۷۱۰ - اگر ضامن با رضایت مضمونله حواله کند بکسی که دین را بدهد و آنشخص قبول نماید مثل آن است که دین را ادا کرده است و حق رجوع بمضمونعنه دارد و همچنین است حواله مضمونله بعهده ضامن.
ماده ۷۱۱ - اگر ضامن دین را تأدیه کند و مضمون عنه آن را ثانیاً بپردازد ضامن حق رجوع بمضمونله نخواهد داشت و باید بمضمونعنه مراجعهکند و مضمونعنه میتواند از مضمونله آنچه را که گرفته است مسترد دارد.
ماده ۷۱۲ - هرگاه مضمونله فوت شود و ضامن وارث او باشد حق رجوع بمضمونعنه دارد.
ماده ۷۱۳ - اگر ضامن بمضمونله کمتر از دین داده باشد زیاده بر آنچه داده نمیتواند از مدیون مطالبه کند اگرچه دین را صلح بکمتر کرده باشد.
ماده ۷۱۴ - اگر ضامن زیادتر از دین بداین بدهد حق رجوع بزیاده ندارد مگر در صورتیکه باذن مضمونعنه داده باشد.
ماده ۷۱۵ - هرگاه دین مدت داشته و ضامن قبل از موعد آنرا بدهد مادام که دین حال نشده است نمیتواند از مدیون مطالبه کند.
ماده ۷۱۶ - در صورتیکه دین حال باشد هر وقت ضامن ادا کند میتواند رجوع بمضمونعنه نماید هر چند ضمان مدت داشته و موعد آن نرسیده باشد مگر آن که مضمونعنه اذن بضمان مؤجل داده باشد.
ماده ۷۱۷ - هرگاه مضمونعنه دین را ادا کند ضامن بری میشود هر چند ضامن بمضمونعنه اذن در ادا نداده باشد.
ماده ۷۱۸ - هرگاه مضمونله ضامن را از دین ابراء کند ضامن و مضمونعنه هر دو بری میشوند.
ماده ۷۱۹ - هرگاه مضمونله ضامن را ابراء یا دیگری مجاناً دین را بدهد ضامن حق رجوع بمضمونعنه ندارد.
ماده ۷۲۰ - ضامنی که بقصد تبرع ضمانت کرده باشد حق رجوع بمضمونعنه ندارد.
مبحث چهارم - در اثر ضمان بین ضامنین
ماده ۷۲۱ - هرگاه اشخاص متعدد از یک شخص و برای یک قرض بنحو تسهیم ضمانت کرده باشند مضمونله بهر یک از آنها فقط بقدر سهماو حق رجوع دارد و اگر یکی از ضامنین تمام قرض را تأدیه نماید بهر یک از ضامنین دیگر که اذن تأدیه داده باشد میتواند بقدر سهم اورجوع کند.
ماده ۷۲۲ - ضامن ضامن حق رجوع بمدیون اصلی ندارد و باید بمضمونعنه خود رجوع کند و بهمین طریق هر ضامنی بمضمونعنه خودرجوع میکند تا بمدیون اصلی برسد.
ماده ۷۲۳ - ممکن است کسی در ضمن عقد لازمی بتأدیه دین دیگری ملتزم شود در این صورت تعلیق بالتزام مبطل نیست مثل اینکه کسیالتزام خود را بتأدیه دین مدیون معلق بعدم تأدیه او نماید.